هجویه ای از کاس آقا

بنده اگر چه با همه ی اختلاف نظر، برای جناب طاهری مدیر « سایت آبکنار ما » احترام قائل بوده و هستم . اما نامبرده در پست اخیر سایت خودش ، شعری از شاعر بی نام ، درج فرموده اند که شاعر آن در بیت هائی ناجوانمردانه بر من تاخته و اهانت روا داشته است ! این شعر جوابیه ی آن شاعر است :

شاعر طنّاز ما ، ای گُل پسر

که سرودی شعر خوب «وه روسر»

«آبکنار بختش هویدا گشته است»

شاعری چون توکه پیدا گشته است

گوئیا در طنز ، خیلی ماهری

کرده کشف تو جناب طاهری !

مـــرحبا بــر طاهری خوب ما

که در اندازد تــو را بر چوب ما

بوده ای دیـــروز تـــو خرگوش ما

گشته ای امروز تو ، با هوش ما

چون شغالی ، آمدی در باغ ما

می زنی با چوب خود بر زاغ ما

آسمان هر گز نزد بر من نهیب

می گریزد از من و هجو مهیب

هاجی ام ، هجوم مثال مارها

می کنم با هجو و طنزم کارها

گــر بیاویزم بــــه تــــو مار هجا

همّه چیزت ! می نمایم جابجا

گوئیا شاعر تو را گم کرده ای

یا مــرا پخمه ، توَهُم کرده ای

گـــر شوم دلگیر حرف مفت تو

می کنم هجو تو و آن جفت تو

آنکه شعرت را کند بهرم علَم

نا بـه انصافی به من رانَد قلم

دم زنـــی از دایــــــره ، لب دوخته

من که دانم تا کجای ات سوخته !

کس نمــی آید دگـر دنبال تو

ای دریغ از بخت و از اقبال تو

از فرنگ و از وطن ، لافی نزن

رو به بازاری و علاّفــی بزن !

« کاس آقا » از روی حُجب و احترام

نامه بس کن تا همینجا ، و السلام .

 

یک پاسخ ارائه کنید