تمدن تالش

تمدنها و اقوام نخستین

از آنجا که وضع استقرار انسان پیش از عصر آهن در گیلان در پرده‌ای از ابهام قرار دارد میان پژوهشگران و باستان شناسان درباره‌ی پیشینه‌ی سکونت انسان در گیلان و چگونگی پیدایش نخستین تمدنهای آن اختلاف نظر وجود دارد. برخی از صاحب نظران بر این باورند که پیش از عصر آهن اقوام کوچ نشینی به صورت جماعت‌های کوچک در گیلان ساکن بوده‌اند که به دلیل وجود دریای کاسپین در شمال و کوههای بلند و جنگل‌های انبوه در جنوب ارتباط آنها با مراکز مهم تمدنی دنیای آن روز قطع بوده است. در نتیجه برای مدتهای طولانی در مراحل اولیه‌ی تمدنی خود به سر می بردند. در مقابل این دیدگاه برخی دیگر از صاحب نظران معتقدند که گیلان پیش از عصر آهن، به دلیل شرایط زیست محیطی و اکولوژی منطقه ی مسکون نبوده و تنها پس از این دوران است که گیلان به یکباره وارد دورانی می‌شود که ثروت فراوان و امارات نشینهای متعدد و تکنولوژی از ویژگیهای آن است (خلعتبری: ۱۳۸۳ ص ۳۲) اما مسلّم است که در اواخر دوران پیش از تاریخ و در آستانه‌ی ورود به دوران باستان تمدنهایی درخشان در گیلان به وجود آمده‌اند که در این جا به اختصار این تمدنها و هم چنین اقوام اولیه ی ساکن در گیلان که در روزگار خود از آوازه‌ای برخوردار بودند – معرفی می‌شوند

تمدن تالش

از زمانی که ژاک دمرگان و برادرش هنری دمرگان فرانسوی برای نخستین بار به شیوه‌ی علمی به کاوش و حفاری در تالش پرداختند بیش از یک سده می‌گذرد در این مدت باستانشناسان در چند نوبت در مناطق مختلف ناحیه ی تالش به جست و جو و حفاری پرداخته و در پژوهش‌های خود به آثار بسیار ارزشمندی از دوره‌های پیش از تاریخ و دوره ی تاریخی دست یافته اند؛ آثاری مانند ظروف سفالین به رنگهای مختلف و بدون نقش ظروف سنگی ومفرغی، وسایل خانه سلاح هایی مانند کارد خنجر و گرز، اشیای زینتی و مهره‌ها و سینه ریزهای شیشه ای و نیز اشیای زرین و سیمین به صورت زینت آلات که در قبور زنانه کشف شده اند ژاک دمرگان در بابا زمینی تالش گردنبندی کشف کرد که مهره‌هایش از عاج ماموت – حیوانی که ۱۰۰۰۰ سال پیش نسل آن منقرض شده است ساخته شده بود بر اساس مطالعات باستان شناسان تاریخ برخی از اشیای یافته شده در تالش از ۲۱۰۰ پ.م (عصر برنز) تا اواخر هزاره ی دوم پیش از میلاد تخمین زده شده است. این آثار شبیه آثاری هستند که در آسیای صغیر و مساکن پیش از تاریخ لرستان کشف شده اند (سرتیپ پور ۱۳۵۶، صص ۸۵-۸۴)

باستان شناسان در نقاط مختلفی از تالش مانند مریان شیرشیر و حسن زمینی نیز گورهای پیش از تاریخی فراوانی یافته اند. ساختمان بیشتر این گورها عبارت بود از سنگهای بزرگی که از پهلو به شکل عمودی روی زمین قرار داده شده بود و روی آنها را تخته سنگهای بزرگ یکپارچه ای می‌پوشانید که در اصطلاح باستان شناسی به آنها دلمن گفته می‌شود این گورها را به دلیل اشیای نفیسی که به همراه مردگان دفن می‌کردند با خاک می پوشاندند، تپه ای خاکی و کوچکی بر روی آنها درست می‌کردند و در اطراف آن سنگهایی را به صورت دایره وار قرار می‌دادند تا از دستبرد مصون بمانند (موسوی، ص ۵۲) در غرب روستای مریان – از مهمترین مکانهای باستانی گیلان – مجموعه ای از تپه‌های سنگی وجود دارد که در زیر آنها دالانهای وسیعی ساخته شده است. این غارهای سنگی دست ساز محل سکونت انسانهای اولیه ای بوده‌اند که پس از مرحله ی غارنشینی نخستین مسکن خود را با الهام از غارهای طبیعی و تا حدودی شبیه به آن از سنگ و در زیر زمین ساخته‌اند. این نوع مساکن یا دلمن‌های بزرگ به تعداد زیاد در جنوب شمال و باختر مریان تالش وجود دارند همچنین در روستاهای مجاور مریان مانند ناوان و تنده بین نیز بقایایی از این مساکن بر جای مانده است (رهنمایی ص ۴۶۷)

در سالهای اخیر باستان شناسان با حفاری نقاطی از تالش به آثار ارزشمندی از عصر فلز و دوره ی باستان دست یافته اند. در این میان محوطه ی باستانی مریان که یکی از بزرگترین محوطه‌های گورستانی ایران به شمار می‌رود مورد کاوش علمی قرار گرفت و طی آن آثاری از نیمه ی دوم هزاره ی دوم پیش از میلاد (از آغاز عصر آهن تا دوره ی اشکانی) کشف شد به دلیل وسعتِ محوطه ی گورستانی مریان و غنای فرهنگی آن، به نظر می‌رسد که این محوطه در آغاز عصر آهن یکی از مراکز مهم شکل گیری تمدن در دره ی کرگانرود جنوبی بوده است زیرا تنها راه ارتباطی این مراکز تمدنی با تمدنهای مطرح آن روز مانند اورارتوها۱ و ماناها۲ ، دره ی کرگان رود جنوبی بود پژوهشگران بر این باورند که به احتمال قوی امارت نشین‌هایی در اطراف وجود داشته که امنیت آن را تأمین می‌کرده است ( خلعتبری ۱۳۸۱، صص ۷-۸)

هم چنین باستان شناسان محوطه باستانی تول – ۴۴ کیلومتری جنوب شهرستان تالش را حفاری و بررسی کرده اند از شکل گورها و شیوه ی دفن مردگان چنین استنباط می‌شود که پرستش عوامل طبیعی به ویژه خورشید در میان بومیان آن روز تالش رواج گسترده ای داشته است. در این کاوشها باستان شناسان یک عدد دستبند مفرغی نیز پیدا کردند که در سطح داخلی دارای نوشته ای به خط میخی اورارتویی است. این نمونه که دارای مفاهیم مشخص است کهن ترین نوشته ای است که تاکنون در گیلان شناخته شده است دستبند یاد شده دارای یک ردیف کتیبه است که تعلق آن را به زمان ارگیشتی دوم، پسر روسا – از پادشاهان قدرتمند اورارتویی – مسلم می‌دارد این کتیبه و نیز دو کتیبه ی دیگر اورارتویی که در سراب و اردبیل کشف شده اند بیانگر حضور یا نفوذ تمدّن اورارتویی در شمال باختری و باختر استان گیلان است. از دیگر سو، وجود تعدادی از اشیای زرین و سیمین، شامل جام ،گوشواره، انگشتری، پلاک و… که هر یک شاهکاری هنری هستند حکایت از حضور اقوامی با تمدّن بسیار درخشان در این ناحیه دارد. همچنین وجودِ انبوه ابزارآلات رزمی یافته شده مانند سرنیزه، شمشیر، خنجر و به ویژه سرپیکان‌ها نشان دهنده ی آن است که این اقوام مردمانی سلحشور و جنگاور بوده‌اند و به احتمال زیاد با برپا داشتن امارت نشین‌ها از حملات اقوامی مانند اورارتویی ها و مانایی ها به قسمتهای داخلی سرزمین کادوسیان یعنی ناحیه ی تالش جلوگیری می‌کردند( خلعتبری: ۱۳۸۱، صص ۸، ۹).

۱ از اقوام ساکن در آسیای صغیر (ترکیه‌ی کنونی) در دوران باستان

۲ از اقوام بومی ساکن در شمال لرستان و جنوب دریاچه ی ارومیه در هزاره ی اول پیشاز میلاد

منبع: تاریخ گیلان پیش از اسلام-قربان فاخته

یک پاسخ ارائه کنید