اتحاد کوروش با کادوس ها

اتحاد کوروش با کادوس ها ( تالشان باستان)

در کتاب ایران باستان آمده:” مادی ها در ابتدا گیلان یا حوالی آن را داشته و در اواخر دوره، این ولایت از دولت ماد جدا شده چنان که در اواخر دوره هخامنشی هم، کادوسی ها نیم استقلالی یافتند.
گزنفون مورخ یونانی(430 تا 352 ق.م.) و از جمله شاگردان سقراط و یکی از سرداران یونانی که در جنگ کوروش کوچک با اردشیر دوم هخامنشی شرکت داشته، بعد از جنگ (کوناکسا) با عقب نشینی به موقع توانست ده هزار یونانی را به سلامت به یونان بازگرداند، درباره ایران سه کتاب دارد.
او در فصل دوم از دفتر پنجم کتاب خود می نویسد:” کوروش از گبریاس ( فرمانده 2300 سوار هیرکانی[ گرگانی] که به او پیوسته بودند) در مقام مشاوره راجع به متحد نیرومندی می پرسد که در تسخیر قلعه آشوری و شکست بابلیان بتوان روی او حساب کرد و می پرسد: آیا مردمانی هستند که با آسوری ها بد باشند و بتوان آن ها را جلب کرد؟ رییس گرگانی ها گفت: دو مردم اند که با آسوری ها دشمنند زیرا آسوری ها آن هارا خیلی آزار کرده اند یکی کادوسیان و دیگری سکاها. کوروش پرسید: پس چرا آن ها به ما ملحق نمیشوند؟”
گزنفون در ادامه می نویسد: کوروش گبریاس را خواسته گفت: باید تدبیری کنیم تا قلعه ای که آسوری ها برای حفاظت بابل از باختری ها و سکاها ساخته اند، به دست ما افتد بعد کوروش، خود نقشه تصرف قلعه را می ریزد و بنا به پیشنهاد باختریان در نشستی که به اتفاق متحدین خود، باختری ها، کادوسی ها، سکاها و گاواتاس تشکیل می دهند، راجع به نحوه تصرف قلعه مذاکره کرده و در تصرف قلعه به نتیجه و توافق می رسند و به تحکیم اتحادشان پیمان می بندند.
این اقدام باعث شد که پیروان مزبور با حرارت بیش تر و بیش از سابق مردان جنگی برای کوروش تهیه کردند.
کادوسیان تقریبا بیست هزار سپاهی سبک اسلحه و چهار هزار سوار فرستادند.سکاها ده هزار کماندار پیاده و ده هزار سوار، باختری ها دوهزار سوار و آن قدر پیاده که می توانستند حرکت دادند.

شرکت کادوس ها در جنگ بابل:
گزنفون در جلد 5 فصل 3 می نویسد:
” رییس کادوسیان که در پس قراول قشون کوروش بود، چون مورد تعقیب واقع نشده بود خواست کاری کند که موجب خوشنودی کوروش گردد و بی آنکه ازاو اجازه گرفته باشد، سپاه خود را برداشته به طرف بابل رفت. پادشاه بابل که در شهری چنان که گذشت پنهان بود، همین که دید عده کمی از دشمن در حوالی شهر پراکنده اند، با سپاه خود بیرون آمد و به جنگ شروع کرد، در نتیجه رییس کادوسیان کشته شد. بعضی دستگیر یا نابود شدند و جمعی فرار کردند. چون این خبر به کوروش رسید با سپاه خود به استقبال فراریان شتافت ، آن ها را به اردو آورده امر کرد به معالجه زخمی ها بپردازند و خود نیز تمام شب را به عیادت و پرستاری مجروحان مشغول شد. بعد سران متحدان خود و کادوسیان را خواسته به آن ها گفت:” این قضیه نباید موجب حیرت باشد، زیرا انسان خاطی است، ولی ما باید درس عبرت ازاین واقعه بیاموزیم و هیچ گاه یک عده قلیل تا کاملا ارتباط خود را با دسته های دیگر قشون مرتب و محکم نکرده، نباید حمله برد، گاهی لازم می شود یک عده ی کم حمله کنند ولی باید این حمله جزو نقشه ی تمان قشون باشد و کمک هایی که مقتضی است در موقع خود به آن عده بشود.
کادوسیان (تالشان باستان) درنزد کوروش ازاعتبار و ارزش ویژه ای برخوردار بودند، حتی در موقع مرگ، کوروش، سرزمین کادوسیان(تالشان باستان) را به فرزند کوچکتر خود بخشید.

***************************************

منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل دهم اتحاد کوروش با کادوس ها (تالشان باستان)
ص110- 111-112
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

یک پاسخ ارائه کنید